هزینه، قیمت و ارزش
هزینه، قیمت و ارزش
قطع کردن دست واسطه ها، قیمت ها را پایین می آورد برخی اوقات در تبلیغات کالاها سعی می شود مصرف کنندگان را با این شیوه تحریک به خرید کنند که آنها مستقیما به تولیدکنندگان وصل شده اند و به این خاطر که تولیدکننده، «واسطه ها را حذف کرده است» پس با خرید بی واسطه کالا به قیمت کمتر از ما که تولیدکننده هستیم در بودجه خود صرفه جویی کنید.
برخی اوقات واسطه ها را با «باجگیرها» در یک دسته جای می دهند؛ یعنی آدم هایی که قیمت ها را برای مصرف کنندگان بالا می برند و اغلب به تولیدکنندگان نیز قیمت پایین تری می دهند.
در واقع واسطه ها را به گونه ای تبلیغ می کنند که گویی فعالیتشان هیچ خدمت و نفعی برای جامعه ندارد. این تبلیغات و این انتقادات (که قطعا به فراتر از واسطه ها هم می رود) گول زننده و گمراه کننده هستند چون که «واسطه ها» واقعا خدمت خیلی با ارزشی ارائه می دهند.
یک مقاله بسیار مشهور در بین اقتصاددانان وجود دارد که عنوان آن «درباره ماهیت بنگاه» است. نویسنده این مقاله رونالد کوز (برنده جایزه نوبل اقتصاد) این پرسش را پیش می کشد که چرا بنگاه ها وجود دارند. او در مقاله خود می پرسد چرا هر مرحله از تولید به پیمانکاران مستقل واگذار نمی شود؟ پاسخ در وجود هزینه های تولید قرار دارد.
بنگاه ها آن بخش هایی از فرآیند تولید را با هم یک کاسه می کنند که بهینه باشد که به جای این که مجموعه ای از بخش های جداگانه، در بازار با همدیگر سروکار داشته باشند توسط سازمانی واحد انجام شود.
به همین دلیل است که صنایع متفاوت در حد و اندازه های متفاوتی یکپارچه و با هم ادغام می شوند که مراحل تولید زیر یک سقف انجام می شود و به همین دلیل است که بنگاه های موجود در یک صنعت می توانند در زمان های متفاوت، درجات متفاوتی از یکپارچگی را به نمایش گذارند. فن آوری های متفاوت و در حال تغییر این مشاهده گری را تبیین می کنند؛ برای این که آنها نیاز به درجات متفاوتی از یکپارچگی دارند.
تشخیص این نکته نشان می دهد که هر تعریفی از واسطه آن طور که در ابتدا به نظر می رسد ساده و سرراست نیست. همان طور که فن آوری ها تغییر می کنند، برخی اوقات یک فعالیت، مثلا تحویل و فروش کالا، توسط بنگاه و برخی اوقات توسط یک پیمانکار جداگانه انجام خواهد شد.
بی تردید بی انصافی و خنده دار است که چنین فعالیتی را خوار و خفیف توصیف کنیم یا در برخی فرصت ها آن را عملی انگل وار بنامیم، اما در سایر مواقع عمل مطلوب مولدی بنامیم فقط در نتیجه ایجاد تغییر در مالکیت بنگاه و سازمانی که آن عمل را انجام می دهد.
«واسطه ها» در خدمت اهداف اقتصادی هستند. آنها کالاها را از یک مکان به مکان دیگر می برند. آنها کالاها را در مقادیر انبوه خریداری کرده و به تعداد کوچک تر به فروش می رسانند.
آنها گاهی اوقات موجودی انبار دارند؛ به طوری که اطمینان حاصل شود کالاها به شکل پیوسته در دسترس متقاضیان هست، هر چند که کالا فقط در فواصل زمانی طولانی تولید می شود به شکل سفارش عمده توسط پیمانکار یا به شکل فصلی به واسطه طبیعت.
اگر واسطه ها حذف شوند، کسی دیگر باید شغل یا شغل هایی که واسطه انجام می داد را برعهده گیرد و البته آنها نیز برای انجام این کار انتظار دریافت دستمزد دارند.
کسانی که می گویند «واسطه را حذف کردیم و مستقیم از ما بخرید» واقعا این را می گویند که «مستقیم از ما بخرید و از «ما» به عنوان واسطه استفاده کنید.» در صورتی که آنها مایل نباشند ضرر کنند، باید برای آن فعالیت پول بگیرند.
پول پرداختی به آنها به شکل قیمت های بالاتر یا کیفیت پایین تر، دامنه کوچک تر انتخاب ها و مدل ها، اصرار به خرید در مقادیر بیشتر و با سایر روش ها به مصرف کننده منتقل می شود.
اگر هیچ «واسطه ای» وجود نداشته باشد، تمام اتفاقی که می افتد این است که وظیفه واسطه ها در درون بنگاه انجام می شود به جای این که به سازمان مجزایی محول شود. با «حذف کردن واسطه ها» هیچ پس انداز و صرفه جویی صورت نمی گیرد.
کار واسطه را هنوز باید انجام داد و چه بسا زمانی که این کار درون بنگاه انجام می گیرد، پرهزینه تر تمام شود. پس واسطه ها کارکرد مفیدی برای جامعه دارند و نمی توان آنها را بدون تحمل هزینه برای اقتصاد از چرخه تولید تا مصرف حذف کرد.